English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (883 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to tick U کار کردن به نحوه ویژه یا درست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
doctrine U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
self- U برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
consecrate U ویژه کردن تخصیص دادن
consecrates U ویژه کردن تخصیص دادن
seasoning klin U کوره ویژه خشک کردن
consecrating U ویژه کردن تخصیص دادن
SGML U استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
operational U آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است
specializing U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialising U ویژه کاری کردن متخصص شدن
straightjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
trimming tool U ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
specializes U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialises U ویژه کاری کردن متخصص شدن
specialize U ویژه کاری کردن متخصص شدن
straitjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
taxidermist U ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
labourvt U بزحمت درست کردن مفصلابحث کردن بدرازاکشیدن
dress U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
dresses U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
shape U درست کردن
to erect into U درست کردن از
set right U درست کردن
redd U درست کردن
shapes U درست کردن
fashions U درست کردن
to sct aright U درست کردن
concocts U درست کردن
fashion U درست کردن
fashioned U درست کردن
makes U درست کردن
fashioning U درست کردن
indite U درست کردن
to get up U درست کردن
to riven laths U یا درست کردن
trims U درست کردن
weave U درست کردن
weaves U درست کردن
trimmest U درست کردن
make up U درست کردن
to put in to shape U درست کردن
trim U درست کردن
make U درست کردن
gully U درست کردن
gullies U درست کردن
gulleys U درست کردن
to set in order U درست کردن
fettle U درست کردن
adapt U درست کردن
manufactured U درست کردن
concoct U درست کردن
builds U درست کردن
fabricates U درست کردن
corrects U درست کردن
to set to rights U درست کردن
build U درست کردن
clean U درست کردن
cleaned U درست کردن
cleanest U درست کردن
correcting U درست کردن
to fix up U درست کردن
to set U درست کردن
manufacture U درست کردن
manufactures U درست کردن
correct U درست کردن
cleans U درست کردن
fabricated U درست کردن
concocted U درست کردن
fabricate U درست کردن
fabricating U درست کردن
fix up U درست کردن
set in order U درست کردن
to cleanvp U درست کردن
to put to rights U درست کردن
concocting U درست کردن
buildings U درست کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
mend U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
mended U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
mends U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
to adapt [to] U جور کردن [درست کردن ] [سازوار کردن] [به]
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
beading machine U ابزارمخصوص ساختن فلانژدستگاه ویژه گرد کردن لبه ورقها
blow down U بافوت درست کردن
ponds U حوض درست کردن
corn popping U درست کردن چس فیل
to manufacture [into] U ساختن [درست کردن] [به]
manipulated U با استادی درست کردن
manipulate U با دست درست کردن
manipulate U با استادی درست کردن
to weave a plot U دوزوکلک درست کردن
railroads U پاپوش درست کردن
orthoepy U فن درست تلفظ کردن
image erection U درست کردن تصویر
railroad U پاپوش درست کردن
die sink U خزینه درست کردن
exacts U تحمیل کردن بر درست
manipulated U با دست درست کردن
manipulates U با استادی درست کردن
manipulates U با دست درست کردن
dresses U درست کردن لباس
dress U درست کردن لباس
pond U حوض درست کردن
hedge U خاربست درست کردن
hedges U خاربست درست کردن
frame U پاپوش درست کردن
stage craft U فن درست کردن نمایش
to word up U کم کم درست کردن کم کم رسانیدن
dowel U میخچه درست کردن
exacted U تحمیل کردن بر درست
scrambled U املت درست کردن
scrambles U املت درست کردن
reconditions U دوباره درست کردن
re form U دوباره درست کردن
hedged U خاربست درست کردن
To put things straight(right). U کارها را درست کردن
team U دسته درست کردن
to mill flour U ارد درست کردن
teams U دسته درست کردن
to toss up U زود درست کردن
vint U درست کردن یا ریختن
recondition U دوباره درست کردن
strike off U بی زحمت درست کردن
reconditioned U دوباره درست کردن
roughcast U اجمالا درست کردن
to make something U چیزی را درست کردن
scramble U املت درست کردن
scrambling U املت درست کردن
exact U تحمیل کردن بر درست
makes U درست کردن ساختن اماده کردن
to touch off U با شتاب درست کردن زودرسم کردن
make U درست کردن ساختن اماده کردن
repair U درست کردن جبران کردن تعمیر
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
repaired U درست کردن جبران کردن تعمیر
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
agree U ترتیب دادن درست کردن
vault U گنبد یاطاق درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
spell U املاء کردن درست نوشتن
organizing U تشکیلات دادن درست کردن
organizes U تشکیلات دادن درست کردن
he is blowing glass U شیشه را با فوت درست کردن
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to play up U درست و حسابی بازی کردن
to hammer out U ساختن بکوشش درست کردن
organises U تشکیلات دادن درست کردن
organize U تشکیلات دادن درست کردن
organising U تشکیلات دادن درست کردن
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
rig U با خدعه وفریب درست کردن
rigged U با خدعه وفریب درست کردن
to put up ones hair U مویاگیس خودرازنانه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
spells U املاء کردن درست نوشتن
top a gap U رخنهای راگرفتن درست کردن
spelled U املاء کردن درست نوشتن
orthopaedy U فن درست کردن انامهای ناقص
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
agreeing U ترتیب دادن درست کردن
agrees U ترتیب دادن درست کردن
rigs U با خدعه وفریب درست کردن
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
Recent search history Forum search
2New Format
1Potential
1A hero can affect on the people.
1strong
1To be capable of quoting
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
2مهرآسا
1Arousing
1chand sabaei is correct or chand sabahi
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com